دیدگاه
-در آیه دوم اشاره
می کند به معجزه شق القمر:
که یه تعداد از کفار نزد پیامبر آمدند و گفتند:
اگر می خواهی قبول کنیم که واقعآ فرستاده خدا هستی؛
ماه را به دو نیم کن.
پیامبر فرمودند: اگر این کار را انجام دهم ایمان میاورید.
آنها گفتند :بلی
بعد از اینکه پیامبر ماه را به دو نیم کرد؛
کفار
گفتند: او ما را جادو کرده است.
-در این سوره بعد از اینکه داستان هر قوم بیان می شود؛
آیه ای به صورت ترجیع بند و استفهام انکاری ذکر می
شود؛
(قرآن وسیله ای است که همه می توانند بفهمند؛
آیا کسی هست که از آن پند بگیرد.)
که این آیه 5 بار ذکر شد.
-شخصی از پیامبر سوالی کرد؛
پیامبر گفتند :جوابش را فردا برایت می آورم؛
ولی یک مدت طولانی به پیامبر وحی نازل نشد؛
بعد از مدتی عده ای به پیامبر شک کردند؛
علت این تاخیر به این خاطر بود که ، پیامبر انشاء الله نگفته بود؛
و خدا می خواست با این اتفاق درسی به پیامبر بدهد.
-علت اینکه بعضی مطالب ، چندین بار در قرآن تکرار می شود؛
و خیلی از مواقع از شاخه ای به شاخه دیگر می پرد ؛
و خیلی از آیاتی که پشت سر هم هستند،
هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، این است که:
قرآن کتابی تربیتی است نه اموزشی.